گم کرده ام تو را
توی مدادرنگی های کودکی ام
سرم را می تراشم
کوتاه ترین مدادرنگی جامدادی ام می شوم
کوتاه
آنقدر که دست های آبی ام از
بارانی سفیدت
اما
هر چه فکر می کنم
یادم نمی آید
چقدر بی رنگ
از نقاشی ام رفتی....